سلام.خوش آمدید

ساخت وبلاگ

* چه زشت است فروتنی هنگام نیاز مندی و درشتی به وقت بی نیازی 

* دشمن دوستت را دوست مگیر تا دوستت را دشمن نباشی 

* هر که اندازه خود بداند حرمتش باقی ماند  

* استوارترین رشته ای که تو راست رشته ایست که میان تو و خداست  

* پیش از اینکه به راه افتی بپرس که همراهت کیست و پیش از گرفتن خانه ببین که با کدام همسایه خواهی زیست 

سلام.خوش آمدید...
ما را در سایت سلام.خوش آمدید دنبال می کنید

برچسب : کلمات کلیدی, نویسنده : نادر alihagh بازدید : 137 تاريخ : چهارشنبه 9 مرداد 1392 ساعت: 3:05

دهم محرم سال 61 هجری، حادثه‌ عظیم قیام عاشورا، شهادت حسین بن علی علیه‌السلام و هفتاد و دو تن از یاران باوفای ایشان رقم خورد. قیامی که حضرت اباعبدالله(ع) برای برپایی و

افراد بسیاری در واقعه عاشورا به ایفای نقش در جبهه حق و باطل پرداختند. گروهی عاشقانه از حریم ولایت دفاع کردند و دسته دیگر، سرنوشتی ذلت‌بار را برای خود در دنیا و آخرت رقم زدند.

اقامه دین مبین اسلام، همراه خانواده خویش، حج خود را نیمه‌تمام رها کرد و برای ادای رسالت مهمی به سوی کربلا حرکت کرد.
 
افراد بسیاری در واقعه عظیم عاشورا به ایفای نقش در جبهه حق و باطل پرداختند. آنهایی که دل در گروی محبوب حقیقی نهاده بودند، در یاری امام زمان خویش بر یکدیگر سبقت ‌گرفته، عاشقانه از حریم ولایت و حرمت فرزند رسول خدا(ص) دفاع و حمایت کردند.
 
اما گروهی که فریفته مال و مقام دنیوی شده بودند در جبهه مقابل حق، ایستادند و سرنوشتی ذلت‌بار را برای خود در دنیا و آخرت رقم زدند. 
 
فارس با استناد به دانشنامه 14 جلدی امام حسین(ع)، فهرستی از اصلی‌ترین دشمنان کاروان حسینی(ع) و چگونگی مرگ آنان تهیه کرده است که در جدول زیر ارائه می‌شود:
دهم محرم سال 61 هجری، حادثه‌ عظیم قیام عاشورا، شهادت حسین بن علی علیه‌السلام و هفتاد و دو تن از یاران باوفای ایشان رقم خورد. قیامی که حضرت اباعبدالله(ع) برای برپایی و

افراد بسیاری در واقعه عاشورا به ایفای نقش در جبهه حق و باطل پرداختند. گروهی عاشقانه از حریم ولایت دفاع کردند و دسته دیگر، سرنوشتی ذلت‌بار را برای خود در دنیا و آخرت رقم زدند.

اقامه دین مبین اسلام، همراه خانواده خویش، حج خود را نیمه‌تمام رها کرد و برای ادای رسالت مهمی به سوی کربلا حرکت کرد.
 
افراد بسیاری در واقعه عظیم عاشورا به ایفای نقش در جبهه حق و باطل پرداختند. آنهایی که دل در گروی محبوب حقیقی نهاده بودند، در یاری امام زمان خویش بر یکدیگر سبقت ‌گرفته، عاشقانه از حریم ولایت و حرمت فرزند رسول خدا(ص) دفاع و حمایت کردند.
 
اما گروهی که فریفته مال و مقام دنیوی شده بودند در جبهه مقابل حق، ایستادند و سرنوشتی ذلت‌بار را برای خود در دنیا و آخرت رقم زدند. 
 
 
 
 
سلام.خوش آمدید...
ما را در سایت سلام.خوش آمدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نادر alihagh بازدید : 133 تاريخ : چهارشنبه 9 مرداد 1392 ساعت: 2:56

آب دهانمان را روی زمین نیاندازیم

وسط پیاده رو مخصوصا در محل های شلوغ یهو ایست نکنیم

ته مونده سیگارمونو روی زمین نیاندازیم

ساعت ۱۱ شب به بعد آلودگی صوتی ایجاد نکنیم و یک ساعت در کوچه خداحافظی نکنیم

هر چیزی را که برای خودمان میپسندیم برای دیگران هم روا بداریم

اگر نمیدانیم سکوت کنیم

احتیاجی نیست بعد از سبقت گرفتن به سرنشینان ماشین بغلی نگاه کنیم!!

با کوچکترین بهانه سر پدر و مادرمون داد نزنیم

از سر عقده ، کینه و حسادت و روی ماشین مردم خط نندازیم

وقتی چراغ برای ماشینها سبز است از خیابان عبور نکنیم حتی اگر شلوغ بود یا عجله داشتیم

توی تاکسی با موبایل صحبت نکنیم یا بلند صحبت نکنیم

به دختر و پسری که در خیابان با هم راه میروند زل نزنیم ،آنها هم آدمند

برای بالا رفتن خودمان از شانه دیگران استفاده نکینیم

در رستوران یا کافه به میزهای بغلی که در حال خوردن هستند نگاه نکنیم

اگر با کسی شوخی میکنیم متقابلا ظرفیت جواب را داشته باشیم

رک گویی را با بی ادبی و بی احترامی یکی ندانیم!!

به داخل خانه ای که دربش باز است نگاه نکنیم سلام.خوش آمدید...
ما را در سایت سلام.خوش آمدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نادر alihagh بازدید : 117 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1391 ساعت: 14:56

حکایتی آموزنده ار بهلول عاقل 

روزی بهلول نزدیک رودخانه لب جوبی نشسته بود و چون بیکار بود مانند بچه ها با گِل چندباغچه کوچک ساخته بود . در این هنگام زبیده زن هارون الرشید از آن محل عبور می نمود . چون به نزدیک بهلول رسیدسوال نمود چه می کنی ؟

بهلول جواب داد بهشت می سازم . زن هارون گفت : از این بهشت ها که ساخته ای می فروشی ؟بهلول گفت : می فروشم . زبیده گفت : چند دینار ؟ بهلول جواب داد صد دینار .

زن هارون می خواست از این راه کمکی به بهلول نموده باشد فوری به خادم گفت : صد دینار به بهلول بده خادم پول را به بهلول رد نمود . بهلول گفت قباله نمی خواهد ؟ زبیده گفت : بنویس و بیاور.این را بگفت و بهراه خود رفت . از آن طرف زبیده همان شب خواب دید که باغ بسیار عالی که مانند آن د ربیداری ندیده بود و تمام عمارات و قصور آن با جواهرات هفت رنگ و با طرزی بسیار اعلا زینت یافته و جوی های آب روان با گل و ریحان و درخت های بسیار قشنگ و با خدمه و کنیز های ماه رو و هم  آماده به خدمت به او عرض نمودند و قباله تنظیم شده به آب طلا به او دادند و گفتند این همان بهشت است که ازب هلول خریدی . زبیده چون از خواب بیدار شد خوشحال شد و خواب خود ر ا به هارون گفت .

فردای آن روز هارون عقب بهلول فرستاد . چون بهلول آمد به او گفت از تو می خواهم این صد دینار را از من بگیری و یکی از همان بهشت ها که به زبیده فروختی به من هم بفروشی ؟ بهلول قهقهه ای سرداد و گفت: زبیده نادیده خرید و تو شنیده می خواهی بخری ولی افسوس که به تو نخواهم فروخت.

سلام.خوش آمدید...
ما را در سایت سلام.خوش آمدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نادر alihagh بازدید : 128 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1391 ساعت: 14:56


هفت کلید موفقیت که زندگی انسان را تغییر می دهند عبارتند از:

- جرأت انجام کار را داشته باشید:  آیا جرأت انجام کارهای غیرممکن را دارید؟ هیچ وقت نباید در زندگیتان زمانی باشد که شما سعی بر انجام غیرممکن نداشته باشید. غیرممکن ها هستند که شما را پرورش می دهند و به شما آن چیزی را نشان می دهند که باید به آن تبدیل شوید.

شروع کنید و جرأت داشته باشید. از دایره آسایش و راحتی خود دورتر بروید و خودتان را رشد دهید. میزان کاری که انجام می دهید را افزایش دهید، انتظاراتتان را بیشتر کنید و قوه تصور و خیالتان را تقویت کنید.

- نرخ شکست خود را دوبرابر کنید: اگر می خواهید موفق شوید باید شکست بخورید. هیچ کس با چند شکست کوچک موفق نمی شود. بعد از تنها سه بار شکست خوردن، اولین کسی نخواهید بود که موفق می شود. باید شکست بخورید، شکست، شکست و شکست. شکست راه رسیدن به موفقیت است. آنقدر باید زمین بخورید تا راه رفتن را یاد بگیرید.

- از خواسته خود استفاده کنید: آرزو کلمه دیگری برای خواسته است. برای موفق شدن باید بیشتر از هر چیز دیگری آرزوی موفق شدن داشته باشید. افراد موفق قویتر از دیگران و لزوماً باهوشتر نیستند، ولی آرزوی آنها بیشتر است. آنها آرزوی فراوانی برای دیدن تحقق هدفشان دارند. آیا شما هم این آرزوی فراوان را دارید؟ بدون آرزو، انگیزه رسیدن به هدف را نخواهید داشت.

- شما به اراده و تعهد نیاز دارید: آیا اراده دارید؟ فرد مصمم بیشتر از هزاران فرد بی علاقه موفق می شود. آرزو، اراده و تعهد از لحاظ استراتژیک شما را در موقعیت موفقیت قرار می دهند.

-  برتری لازم است: برای بهترین شدن، باید بهترین خدمات را ارائه دهید. باید به مشتریانتان چیزی ارائه دهید که نمی توانند آن را از جای دیگری بدست آورند.

- خیال لازم است: برای موفق شدن، باید به موفقیت فکر کنید. فقط از راه تعمق در موفقیت است که می توانید آرزوی موفق شدن را خلق کنید. باید خیال واضحی از آنچه دوست دارید بدست آورید داشته باشید. این آرزو و خواسته باید شما را از پا درآورد. اگر این آرزو شما را از پا درآورد، بالاخره روزی تحقق خواهد یافت.

- به سمت موفقیت بروید: موفقیت از آسمان در آغوش شما نمی افتد؛ باید به دنبالش بروید. باید تعقیبش کنید. باید بیشتر از هر چیز دیگری آن را بخواهید. یک فرد تنبل موفق نخواهد شد، فقط کسانی که می خواهند کار کنند، کسانی هستند که می خواهند به سمتش بروند.

سلام.خوش آمدید...
ما را در سایت سلام.خوش آمدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نادر alihagh بازدید : 92 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1391 ساعت: 14:56

اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، در کنار او که هستید ، احساس امنیت می کنید .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی با شنیدن صدایش ، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است

.

اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوا ر است .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هرکاری بزنید

 .

اگر واقعا عاشقش باشی ، هر چیزی را که متعلق به اوست ، دوست دارید .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید

 .

اگر واقعا عاشقش باشی ، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید

 .

اگر واقعا عاشقش باشی ، واژه تنهایی برایتان بی معناست .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، آرزوهایتان آرزوهای اوست .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید

 .

اگر واقعا عاشقش باشی ، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید .

 

اگر واقعا عاشقش باشی ، در مواقعی که به بن بست می رسید ، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید .

 

گر واقعا عاشقش باشی ، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست .

 

به راستی دوست داشتن چه زیباست ،این طور نیست ؟

 

منبع-دمساز

سلام.خوش آمدید...
ما را در سایت سلام.خوش آمدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نادر alihagh بازدید : 117 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1391 ساعت: 14:57

او می گوید آری و آنچه می خواهی به تو می دهد.


او میگوید نه و چیز بهتری به تو می دهد.


او می گوید صبر كن و بهترین را به تو می دهد سلام.خوش آمدید...
ما را در سایت سلام.خوش آمدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نادر alihagh بازدید : 128 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1391 ساعت: 14:56

در زمان ها ي گذشته ، پادشاهي تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و براي اين كه عكس العمل

مردم را ببيند خودش را در جايي مخٿي كرد. بعضي از بازرگانان و نديمان ثروتمند پادشاه بي تٿاوت از


كنار تخته سنگ مي گذشتند. بسياري هم غرولند مي كردندكه اين چه شهري است كه نظم ندارد
...
. حاكم اين شهر عجب مرد بي عرضه اي است و ... با وجود اين هيچ كس تخته سنگ را از وسط بر

نمي داشت . نزديك غروب، يك روستايي كه پشتش بار ميوه و سبزيجات بود ، نزديك سنگ شد.


بارهايش را زمين گذاشت و با هر زحمتي بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را كناري قرار

داد. ناگهان كيسه اي را ديد كه زير تخته سنگ قرار داده شده بود ، كيسه را باز كرد و داخل آن

سكه هاي طلا و يك يادداشت پيدا كرد. پادشاه در ان يادداشت نوشته بود : " هر سد و مانعي مي

تواند يك شانس براي تغيير زندگي انسان باشد

سلام.خوش آمدید...
ما را در سایت سلام.خوش آمدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نادر alihagh بازدید : 121 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1391 ساعت: 14:55